گازرسان_ «پروژه های سخت …» این تنها نامی است که می توانم روی طرح خطوط لوله هفتم و یازدهم سراسری گاز بگذارم. اما چرا «پروژه های سخت؟» پروژههای خطوط انتقال گاز این طرح واقع در استان سیستان و بلوچستان از جمله پروژه «ایرانشهر- چابهار» نمونه عینی و خوبی برای این نام گذاری است.
چنانچه امروز به استان سیستان و بلوچستان سفری داشته و بازدیدی از محل اجرای پروژه های این طرح داشته باشید، به خوبی معنای «پروژه سخت» را درک و انجام چنین پروژه ای در این منطقه را «گذر از هفت خوان رستم» خواهید نامید. در گزارش پیش رو، مجید علیپوری، مجری طرح خطوط لوله هفتم و یازدهم سراسری گاز از این طرح ها و سختی های اجرایشان سخن گفته است.
احداث «خط لوله ایرانشهر – چابهار» در مسیر ۲۹۰ کیلومتری از میان کوه های سر به فلک کشیده و مسیل های متعدد، بی شک نشان از توانمندی مثال زدنی ژنرال های این طرح در شرکت مهندسی و توسعه گاز ایران دارد.
مجری طرح خطوط لوله هفتم و یازدهم سراسری گاز با اشاره به خوان اول این پروژه می گوید: هنگامی که «پروژه خط لوله انتقال گاز ایرانشهر-چابهار» به دلیل وقفه ها و تاخیرهای طولانی که در اجرای این پروژه طی توافق نامه ها و قراردادهای قبلی با پیمانکاران صورت گرفته بود، به طرح خط هفتم و یازدهم سراسری ابلاغ شد بدون شک «زمان» با اهمیت ترین موضوع و «خوانی» بود که باید از پس آن برمی آمدیم که در اولین قدم با تقسیم کار و واگذاری پروژه به چهار پیمانکار برای استفاده از ظرفیت چند پیمانکار داخلی به صورت همزمان، مهم ترین تصمیم در به حداقل رساندن زمان اجرای پروژه را اتخاذ کردیم.
گذر از کوه های سر به فلک کشیده
مجید علیپوری با بیان اینکه گذر از میان کوه های استوار و سر به فلک کشیده، خوان دوم این پروژه بود، یادآور می شود: به یاد می آورم برای نخستین بار که طی ماموریتی به استان سیستان و بلوچستان سفر کردم، تصور ذهنی ام، استانی با شرایط جغرافیایی مسطح و ریگزارهای پهناور بود که تا کیلومترها ادامه داشت؛ اما تمام این تصورات زمانی فروریخت که با مسیری سخت گذر از میان کوه ها در این پروژه مواجه شدم.
به گفته وی، شکافتن کوه ها و ایجاد مسیری از دل سنگ های سخت و مقاوم که بخش عظیمی از آن به کمک مواد ناریه انجام شد، تنها بخشی از مشکلات پیشرو برای احداث خطوط لوله بود. مسیرسازی «خط لوله ایرانشهر – چابهار» با حجم تقریبی ۱۰ میلیون مترمکعب، تنها یکی از خوان های واقع در مسیر این طرح در دل دیار رستم بود که با آن روبرو شدیم.
نبرد با بی آبی
وی با اشاره به خوان سوم این پروژه می گوید: بی آبی در این دیار، سومین خوانی بود که برای مبارزه با آن دست به دعا برمی داشتیم و طلب باران می کردیم. کاهش بارندگی ها طی سال های گذشته و خشک شدن چاه ها و رودخانه ها ما را به تأمین آب مورد نیاز تست از سایر روش ها سوق داد. هدایت مسیل ها و ایجاد سد موقت برای ذخیره آب مورد نیاز تست یک سکشن و انتقال آن به سکشن های بعدی تنها راهی بود که ما را به ادامه کار امیدوار می کرد.
مجری طرح خطوط لوله هفتم و یازدهم سراسری گاز ایستادگی در برابر سیل را به عنوان خوان چهارم این پروژه معرفی می کند و ادامه می دهد: ماهیت زمین منطقه و عدم جذب آب حاصل از بارندگی های مقطعی و فصلی، نعمت باران را با جاری شدن سیلاب به تهدید تبدیل می کرد و موجب خسارت به پروژه می شد.
علیپوری تاکید می کند: باران های شدید مقطعی و کوتاه مدت که کیلومترها بالاتر به وقوع می پیوست، موجب سیلاب در مسیر کارگاه ها می شد، در حالی که در موقعیت کارگاه ها اصلا خبری از ابر هم نبود و این امر همه را غافلگیر کرده و عملیات اجرایی را متوقف می کرد و برگرداندن شرایط به حالت اولیه برای مهیا شدن مقدمات کار موجب صرف زمان و تأخیر در اتمام کار می شد.
خوان پنجم؛ بادهای موسمی
وی می گوید: بادهای موسمی ۱۲۰ روزه معروف سیستان، پنجمین خوانی است که همه پروژه های این طرح در سطح استان را با چالش جدی مواجه کرده است. وزش طولانی مدت باد در روزهای متوالی با هجوم ریزگردها که بیش از ۴ ماه سال جریان دارد، فعالیت تیم های اجرایی خصوصا جوشکاری و عایق کاری را متوقف می کند و موجب تاخیر در عملیات اجرایی می شود.
مجری طرح خطوط لوله هفتم و یازدهم سراسری گاز ادامه می دهد: مدفون شدن لوله های ریسه شده زیر خروارها خاک که توسط بادهای ۱۲۰ روزه سیستان به حرکت در می آیند و گاها ارتفاع آن به چند متر هم می رسد تنها گوشه ای از نبرد بی پایان با بادهای موسمی بود که ما را وادار به تلاش مضاعف کرد.
کمبود ماشین آلات، نبود امکانات و خدمات
علیپوری تصریح می کند: خوان ششم؛ ریشه در محرومیت منطقه و نبود ماشین آلات مسیرسازی در سطح استان و عدم تمایل دستگاه داران سایر استان ها برای فعالیت در این منطقه داشت.
وی ادامه می دهد: وجود پروژه های مشابه در سایر نقاط کشور که از آب وهوای مناسب تری برخوردار بوده و از نظر بُعد مسافت هم نزدیک تر بودند، موجب بی انگیزگی آنان برای ورود به میدان نبرد با کوه های سرسخت استان سیستان و بلوچستان شده و همواره یکی از مسائل جدی ما در احداث پروژه های استان تلقی می شود.
به گفته مجری طرح خطوط لوله هفتم و یازدهم سراسری گاز، حجم و سنگینی کار و نیاز ماشین آلات راه سازی به تعمیرات و سرویس های متداول از مشکلاتی بود که می بایست آنها را مرتفع می کردیم. نبود امکانات و قطعات یدکی مورد نیاز در سطح استان و لزوم تامین از سایر نقاط کشور و نبود تعمیرکار متخصص و وقفه های دم به دم، همه دست به دست هم می دادند تا کار را نشدنی تر کنند.
همزمانی با پروژه های مشابه
علیپوری یادآور می شود: وجود پروژه های مشابه خصوصا پروژه اولویت دار «خط لوله انتقال نفت گوره-جاسک» موجب اختصاص ظرفیت کارخانه های فولاد، ورق و لوله سازی به این پروژه شد و تأمین لوله های مورد نیاز ما در سایزهای “۵۶ و “۴۲ را با تأخیر مواجه کرد که باوجود این مهم، با برنامه ریزی و پیگیری های مستمر بر این مشکل نیز فائق آمدیم و سرانجام در پایان سال گذشته همه پروژه های این طرح در سطح استان سیستان و بلوچستان با تمام مسائل و خوان های پیش رو تکمیل و به بهره برداری رسید.
مجری طرح خطوط لوله هفتم و یازدهم سراسری گاز تاکید می کند: هر کدام از این هفت خوان به تنهایی قادر به توقف هر پروژه ای بود، ولی استقامت و پایداری همکارانم در طرح خطوط هفتم و یازدهم سراسری گاز موجب به ثمر نشستن همه پروژه های در دست اجرا در سطح استان سیستان و بلوچستان در سال ۱۴۰۱ (درمجموع به طول ۷۶۰ کیلومتر) شد.
علیپوری ادامه می دهد: حال که اندکی از فشارها و شرایط سخت آن ایام می گذرد، باید اذعان کنم در همان ایام سخت که در خط مقدم این پروژه ها به نبرد با هفت خوان سیستان مشغول بودیم، حمایت های بی دریغ مدیران ارشد شرکت شامل حال ما بود و بدون این حمایت ها، قطعا هیچ پروژه ای به سر منزل مقصود نمی رسید. از مدیر عامل، اعضای هیئت مدیره و روسای اداره ها که در همه لحظات پشتیبان و حامی ما بودند، قدردانی کرده و این حمایت ها را عامل اصلی «انجام پروژه های سخت» در طرح خطوط لوله هفتم و یازدهم سراسری گاز می دانم.
منبع: نشریه کارکنان صنعت نفت ایران