بالادستی در عسلویه آری، پائین دستی خیر!/ چرا کارکنان SPGC از دریافت پاداش تولید گاز محروم هستند؟
به گزارش خبرنگار گازرسان، ناهمگون بودن ساختارهای صنعت گاز ایران دامن کارکنان شاغل در این صنعت ارزش آفرین را هم گرفته به طوریکه پس از سالها ناهماهنگی بخشهای بالادستی و پائین دستی صنعت گاز حالا کارکنان شاغل در این صنعت هم با یک علامت سوال بزرگ به نام «تبعیض» پرداخت پاداش در زنجیره تولید گاز روبرو شدند.
ماجرا از این قرار است که با شتاب توسعه پارسجنوبی در 6 سال گذشته تاکنون کارکنان ستادی و عملیاتی شرکت نفت و گاز پارس مشمول دریافت پاداش تولید یا راهاندازی فازهای جدید میشوند که نفس پرداخت این پاداش به کارکنان رسمی و غیر رسمی این مجموعه قابل دفاع بوده اما همزمان با پرداخت این پاداش کارکنان بخش پائینی زنجیره تولید گاز سوال میکنند که علت این تبعیض در مسیر زنجیره تولید گاز کشور چیست؟
در شرایط فعلی، شرکت نفت و گاز پارس مسئول توسعه و بهرهبرداری بخش بالادستی میدان پارس جنوبی شامل سکو و خطوط لوله دریایی بوده و همزمان با ورود خطوط انتقال گازهای ترش به ساحل عسلویه و کنگان مسئولیت پالایش و جداسازی محصولات مختلف گازی شامل اتان، متان، پروپان، بوتان، گوگرد و میعانات گازی به شرکت ملی گاز (مجتمع پالایشگاهی پارس جنوبی) واگذار میشود.
بهعبارت ساده تر خط ساحلی دریا مرز مدیریت راهبری در پارس جنوبی بوده موضوعی که با واکنش و شگفتی غولهای نفت و گاز جهان همچون توتال فرانسه هم روبرو شده تا ساختارهای توسعه، تولید، بهرهبرداری گاز در ایران به عجیب ترین ساختار در بین تمامی شرکتهای نفت و گاز جهان تبدیل شود.
همزمان با این توصیف کوتاه، تعدادی از مخاطبان «گازرسان» با ارسال پیامی، نوشتهاند: «تبعیض در هر سازمان و ساختاری همچون یک ویروس مخرب به آهستگی ساختار و اصول کاری و اخلاقی آن را از بین برده و در نهایت با ایجاد فضای دلسردی و ناامیدی میان کارکنان، سازمان را فرسنگها از اهداف و چشم اندازهایش دور میکند.»
در ادامه این پیام، آمده است: «یکی از این تبعیضهای دردناک در زنجیره تولید گاز و میعانات گازی کشور مشاهده میشود به طوریکه هرگاه سخن از تولید گاز و محصولاتش به میان میآید از سکوهای گازی (شرکت نفت و گاز پارس) گرفته تا پالایشگاه هایگازی عسلویه (مجتمع گاز پارس جنوبی)، در نگاه وزارتخانه همه یک زنجیره واحد بوده اما مشخص نیست که با چه شعبده بازی به هنگام تخصیص پاداش به یک باره شرکت نفت و گاز پارس جنوبی تولید کننده میشود و مجتمع گازپارس جنوبی هیچ سهمی از این تولید گاز ندارد !»
واقعیت غیرقابل کتمان آن است که ساختارهای فعلی صنعت گاز ایران بیمار و معیوب بوده و اگر دلواپسان میخواهند برای توجیه این ساختار سراسر اشتباه پای فلان شرکت اروپایی و استکبار جهانی را وسط بکشند، حرفی نیست اما واقعیت غیرقابل تکذیب این ماجرا آن است که باید ساختارهای صنعت گاز اصلاح شود و این اصلاح میخواهد به انحلال شرکت ملی گاز یا نفت و گاز پارس و نفت مرکزی منجر شود مهم نیست، موضوع مهم آن است که یک شرکت باید مدیریت صدر تا ذیل تولید گاز ایران را در دست داشته باشد و شعبده بازی در تخصیص پاداشهای تولید گاز بخشی از این ساختارهای شگفتانگیز فعلی گاز است …